امروز
1403/1/28 Apr 16 2024

بارها شکست بخور،خوب شکست بخور

بارها شکست بخور،خوب شکست بخور

بارها شکست بخور،خوب شکست بخور

خلاصه:

درس های زیاد ی هست که شرکت ها می توانند از شکست یادبگیرند،در صورتی که آن را مدیریت کنند.پذیرش ریسک های کوچک یکی از چندین راهی است که شرکت ها می توانند از طریق آن پیامدهای منفی شکست را محدود کنند.

بارها شکست بخور،خوب شکست بخور

نویسندگان حوزه کسب و کار همواره به دلیل دانستن راز موفقیت پرستش شده اند.تام پیترز با کتاب"در جست و جوی برتری"به یک سوپراستار تبدیل شد.استفان کاوی بیش از از 15 میلیون نسخه از کتاب"هفت عادت مردمان موثر"را به فروش رساند.مالکوم گلادول با هوشمندی زیر تیتر کتاب سومش به نام خارق العادگان "را "داستان موفقیت"انتخاب کرده است.این پرستش موفقیت ،آخرین روش های مرسوم مدیریت را بیش از پیش در معرض توجه قرارا می دهد.مجله HBR شماره ماه اپریل خود را به موضوع شکست اختصاص داده و به صورت خاص ای.جی .لیفی مدیر موفق پیشین شرکت P&Gرا مورد توجه قرار داده که ادعا می کند :"ما بیش از آن که از  موفقیت هایمان درس گرفته باشیم ،از شکست هایمان یادگرفته ایم."نسخه بریتانیایی نشریه wiredاین تیتر را روی جلد خود آورده است:"سریع تر شکست بخورید!بعد موفق شوید.آن چه کسب و کارهای اروپایی باید از سیلیکون ولی یاد بگیرند.
IDEOیک شرکت فعال در زمینه ارائه خدمات مشاوره ای این شعار را مورد استفاده قرار داده است:"بارها شکست بخورید تا زودتر به موفقیت برسید."دلایل خوبی برای تقدیر از شکست وجود دارد.موفقیت و شکست  دو قطب مخالف هم نیستند،برای لذت بردن از اولی باید دومی را تاب بیاوری.در واقع شکست می تواند نشانه ای از خلاقیت باشد.بهترین راه برای اجتناب از شکست در کوتاه مدت این است که به همان محصولات قدیمی اکتفا کنیم،هر چند این مساله در بلند مدت ممکن است نابودی شما را رقم بزند.کسب و کارها بدون ریسک کردن نمی توانند آینده خودشان را بسازند.
دانشجویان  رشته کارآفرینی از منحنی بازگشت صحبت می کنند که بر اساس این ایده طراحی شده که شکست ها زود هنگام و مکرر اتفاق می افتد و موفقیت ها زمان بر است. آمریکا نشان داده در بسیاری از بخش ها از نظر کارآفرینی به اروپا برتری دارد چرا که فرهنگ شکست رو به جلو"را به عنوان تعبیر متداول پذیرفته است.در آلمان ورشکستگی می تواند به منزله پایان کسب و کار باشد،در حالی که در سیلیکون ولی این موضوع دست کمی از دریافت مدال افتخار ندارد.
شکست خوردن در حال تبدیل شدن به یک موضوع عادی و متداول است.شرکت های سرمایه گذاری خطر پذیر اگر خوش شانس باشند،20 درصد از سرمایه گذاری هایشان به نتیجه می رسد.شرکت های داروسازی صدها گروه مولکولی را مورد بررسی قرار می دهند تا به یک داروی موفق در بازار برسند.کم تر از دو درصد از فیلم های تولید شده،80 درصد از درآمد فروش را در اختیار دارند.با تمام این اوصاف استقبال از شکست می تواند به اندازه نادیده گرفتن آن احمقانه باشد.شرکت ها باید یاد بگیرند شکست را مدیریت کنند.
شرکت ها هم چنینن باید مزیت های شکست های کوچک و سریع را درک کنند.پیتر سیمز این موضوع را به"شرط بندی های کوچک"تشبیه کرده که نام کتاب جدیدی از اوست.کریس راک یکی از موفق ترین کمدین ها ی دنیا ایده های خود را در مجالس کوچک امتحان می کند.این ایده ها اغلب شکست می خورد و او مجبور می شود بخش زیادی از  ایده های خود را دور بریزد.جف بزوس مدیر آمازون استراتژی شرکت خود را به کاشتن بذر یا راه رفتن در کوچه پس کوچه های ناشناس تشبیه کرده است.یکی از این کوچه های ناشناس همان استراتژی بوده که به فروشگاه های کوچک اجازه داده کتاب هایشان را در وب سایت شرکت به فروش برسانند و حالا یک سوم فروش آمازون از همین طریق تامین می شود.

محدود سازی آسیب
پذیرش ریسک های کوچک یکی از چندین راهی است که شرکت ها می توانند از طریق آن پیامدهای منفی شکست را محدود کنند.آقای سیمز بر اهمیت آزمون ایده ها روی مشتریان با استفاده از مدل های آماده مرسوم تاکید می کند .مشتریان بیش تر ترجیح می دهند درباره نمونه آزمایشی محصول که هنوز در مراحل اولیه تولید است صادقانه اظهار نظر کنند،نه چیزی که به نظر می رسد محصول نهایی باشد.کریس زوک از شرکت خدمات مشاوره ای Bain & Company شرکت ها را تشویق می کند که شکست های بالقوه را نزدیک به هسته اصلی کسب و کارشان نگه دارند،مثلا با معرفی محصولات موجود به بازارهای جدید یا ارائه محصولات جدید به بازارهای فعلی. ریتا گانتر مک گرث از مدرسه کسب و کار کلمبیا پیشنهاد می کند که کسب و کارها باید با سپردن مسئولیت پیداکردن نقایص به یکی از اعضای تیم،از تائید و تثبیت  متعصبانه جلوگیری کنند.
اگر در یادگیری از اشتباهات شکست بخورید ،شکست خوردن هیچ سودی نمی تواند برای شما داشته باشد.شرکت ها سخت در تلاش اند تا در این زمینه ارتقا پیدا کنند.گروه تاتا در هند یک جایزه سالانه را بابت بهترین ایده شکست خورده اعطا می کند.اینتوییت در حوزه نرم افزار و الی لیلی در حوزه داروسازی هر دو لقب بهترین شکست خورده ها را به خود اختصاص داده اند.
P&G کارمندان خود را تشویق می کند که در جریان ارزیابی عملکردشان همان طور که از موفقیت هایشان حرف می زنند،از شکست هایشان هم صحبت کنند.اما هر چه شرکت ها بزرگ تر می شوند،خودپسندی هایشان هم افزایش می یابد و ترجیح می دهند به جای اعتراف به اشتباهات کوچک،شکست های بزرگ را بپذیرند.مدیران باید به یاد داشته باشند که چه طور شکست می تواند مسیر موفقیت را هموار کند.هنری فورد دوبار در راه اندازی یک شرکت خودروسازی به بن بست خورد ،اما این مساله او را متوقف نکرد.

کتاب امروز:
آشوب بزرگ
چگونه کسب و کارها با روزهای بحرانی مقابله می کنند
نویسنده:آدریان وولدریج



کافه تجارت